رمزنگاری باید کرد...
دوشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۵، ۰۳:۲۳ ب.ظ
تصمیم گرفتم توی یه دفترچه که وقتی داشتم کمد تکونی میکردم پیدا کردم شبی چند خط بنویسم.
راجع به اون روز که تموم شده،
نه اینکه خاطره بنویسم، فقط چند مورد از اتفاقات؛
ولی!!!
اینقدر با بقیه نا محرم شده ام که باید رمزنگاری کنمشون، اونم نه با روش های معمول،
باید یه روش واسه خودم درست کنم .
نه به خاطر اینکه خیلی چیزهای سری قراره توش بنویسم،نه؛
به خاطر اینکه نا محرم شده ام با همه،
رمزنگاری باید کرد...
- ۹۵/۰۱/۱۶